شبهه:
چرا دیه زن نصف دیه مرد هست؟ آیا این به معنای این نیست که ارزش زن در اسلام پست تر از شخصیت جنس مرد است؟
پاسخ تفصیلی:
در پاسخ به این شبهه باید بگوئیم؛ اولا: اگر اسلام یك دین كاملاً مادى بود كه محور مسائل در آن، امور مالى و اقتصادى در نظر گرفته مى شد و شخصیت افراد را بر اساس قیمت مادی آنها می دانست، آن گاه اگر دیه زن، نصف دیه مرد بود، این اشكال وارد بود كه چرا ارزش زن كمتر از مرد است؛ چون قیمت زن را نصف قیمت مرد در نظر گرفته اند!
حال آن كه در اسلام ارزش انسانها به قیمت مادی نیست، بلکه به امر دیگریست که هر کس چه زن و چه مرد، آن را دارا باشد شخصیتش والاتر است، و آن عبارتست از «تقوا» این حقیقت در آیات فراوان به چشم می خورد. آیه ای که خط بطلان بر نسبت دروغین ضد دین ها می کشد و اعلام می کند قرآن هرگز جنسیت را ملاک برتری و ارزش قرار نداده است، آیه شریفه 13 سوره حجرات است:
«يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»؛ (حجرات، 13) ای مردم؛ ما شما را به صورت زن و مرد و قبیله قبیله (با نژادهای مختلف) آفریدیم (نه به منظور اینکه جنسیتی بر جنس دیگر، یا نژادی بر نژاد دیگر برتری داشته باشد، بلکه) برای تعارف و شکل گیری نظام اجتماعی، (و الا در مسئله فضیلت و برتری) همانا کریم ترین و با فضیلت ترین شما در نزد خدا (چه زن و چه مرد و چه نژادها)؛ با تقواترین شماست.
در آیات دیگر خداوند می فرماید در این مسئله عمل هیچ کدام از زن و مرد نادیده گرفته نمی شود و تقوایشان آنها را به مرتبه «برتری» خواهد رساند چه مرد و چه زن: «... فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لا أُضيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى»؛ (آل عمران، 195) ... خداوند در پاسخ آنها گفت عمل هیچ کدام از شما چه زن و چه مردتان ضایع نمی گردد.
«إِنَّ الْمُسْلِمينَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتينَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقينَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرينَ وَ الصَّابِراتِ وَ ... أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيما»؛ (احزاب، 35) همانا مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان مؤمن و زنان مؤمن، مردان اهل اطاعت و زنان اهل اطاعت و ... خداوند برایشان مغفرت و اجر و پاداشی عظیم مهیا ساخته است.
ثانیا: بر اساس مطالعات فقهى، دیه به منظور جبران خساراتى است كه از ناحیه مجرم بر شخص قربانى یا خانواده او وارد گردیده، در واقع دیه، «بهاى خلأ اقتصادی ناشی از قتل یا جرح مضروب» است، نه «قیمت شخصیتی او». خلأ ناشى از فقدان یك مرد در خانواده (در امر اقتصادی) به مراتب بیش از خلأ ناشى از یك زن است. اقتصاد یک خانواده بخش معظمش بر عهده مرد است، نفقه فرزندان و... بر عهده مرد است نه زن، لذا با رفتن مرد و مرگ او، تعدادى فرزند واجب النفقه از او باقى مى مانند كه بایستى به نحوى این خلأ پر گردد.
شاهد این مطلب که دیه، «ارزش و قیمت شخصیت افراد» نیست، (تا ارزش و فضیلت اشخاص بر اساس آن سنجیده شود) بلکه جریمه خلأ اقتصادی ناشی از ضربه مجرم است؛ اینست که نصف بودن دیه زن نسبت به مرد، مادامى است كه دیه به میزان یك سوم (ثلث) نرسد و الاّ دیه مرد و زن در كمتر از ثلث با هم مساوى است. پس اگر دلیل نصف بودن دیه زن، مسئله نقصان شخصیت و برتری او بود، باید همه جا دیه او نصف دیه مرد مى شد.