اصالت ادبیات عرب در برابر قرآن در کتاب نقد قرآن!

اصالت ادبیات عرب در برابر قرآن در کتاب نقد قرآن
پاسخ اجمالی: 
اشکال اصلی بر کلام دکتر سها اینست که ایشان دستور زبان عرب را اصل گرفته و قرآن را بر آن عرضه کرده است در حالی که قرآن قبل از پیدایش دستور زبان عربی؛ یعنی دانش «نحو» وجود داشته است پس حتی اگر کسی به قرآن و اعجاز آن اعتقاد نداشته باشد باید بر اساس عرف علمی در ادبیات، قرآن را اصل قرار دهد، همچنان که عرف علمی در همه زبان‌های دنیا آن است که کتاب‌های قدیمی که شاهکار ادبیات به شمار می‌آید، اصل قرار می‌گیرند و دستور زبان بر اساس آن تنظیم می‌شود. نکته دیگر این که اگر قرآن بر خلاف ادبیات رایج عرب صدر اسلام می‌بود حتماً مخالفان اسلام اعتراض می‌کردند و غلط بودن آیات را به رخ می‌کشیدند در حالی که چنین مخالفت‌های علمی، در تاریخ ثبت نشده است، حال چگونه دکتر سها این مطالب قرآن را غلط معرفی می‌کند و بر اساس آن قضاوت می‌کند که قرآن کار خدا نیست.

شبهه:

یکی از پیش‌فرض‌های دکتر سها در کتاب نقد قرآن آن بوده است که ادبیات عرب (صرف، نحو، معانی، بیان و ...) اصل ثابت است که باید آیات قرآن را بر آنها عرضه کنیم هر چه موافق دستور زبان عربی بود صحیح است و هر چه مخالف بود غلط است. بنابراین در قرآن از لحاظ ادبی غلط­های زیادی وجود دارد.

پاسخ تفصیلی:

عرف علمی در همه زبان‌های دنیا آن است که کتاب‌های قدیمی که شاهکار ادبیات به شمار می‌آید اصل قرار می‌گیرد و دستور زبان بر اساس آن تنظیم می‌شود. برای مثال در زبان فارسی کتاب شاهنامه فردوسی، دیوان حافظ و امثال آنها اصیل‌ترین کتب ادبی به شمار می‌آید که هرگاه در صحت و عدم صحت یک جمله یا ترکیب ادبی معاصر اختلاف شد شواهد و ضوابط را از آنها می‌گیرند و صحت و عدم صحت را بر اساس اشعار فردوسی و حافظ می‌سنجند. در میان عرب‌ها قبل از قرآن اصولاً دستور زبان مدوّن (یعنی دانش صرف، نحو، معانی، بیان و ...) وجود نداشت. و عرب جاهلی فقط اشعاری پراکنده (همچون معلّقات سبع) داشته است. (ر.ک: المفصل فی تاریخ العرب، دکتر جواد علی.) بعد از نزول قرآن به اشاره امام علی (علیه السلام) و با همت افرادی مثل ابوالاسود دئلی و ... دستور زبان عرب پایه‌گذاری شد (ر.ک: تأسیس الشیعه، سید حسن صدر) و در طول اعصار با همت ادیبان بزرگ مثل سیبویه (796 ق) ابن هشام در مغنی (808 ق) سیوطی (م 910ق) ادبیات عرب رشد کرد. در عصر حاضر هم هنوز قرآن به عنوان قله ادبیات عرب و شاهکار ادبی شمرده می‌شود. بنابراین اگر در مورد صحت ادبی جمله یا قواعد دستوری ادبیات عرب اختلاف شد مرجع و ضابطه قرآن است نه بالعکس.

نمونه

دکتر سُها در فصل 18 کتاب نقد قرآن «خطاهای نوشتاری قرآن» را ذکر می‌کند و می‌نویسد:

«این فصل این ادعا (اعجاز قرآن از نظر ادبی) را به چالش می‌گیرد و نشان می‌دهد که علاوه بر صدها غلط دیگر در قرآن غلط‌ها و ضعف‌های فراوانی از نظر نوشتار و دستور زبان عربی وجود دارند که اثبات می‌کنند قرآن کار خدا نیست چون اگر کار خدا بود بدون غلط و ضعف بود». (نقد قرآن، ص 8 ـ 757.) سپس مثال‌های متعددی برای این ادعا می‌آورد از جمله این که کلمه «صابئین» اسم «انّ» قرار گرفته است و در یک آیه منصوب (بقره/ 62) و در یک آیه مرفوع «صابئون» (مائده/ 69) می‌باشد. و نیز کلمه «هذان» اسم انّ در آیه (طه/ 63) قرار گرفته است در حالی که منصوب است و باید مرفوع باشد.

«قَالُوا إِنْ هذَانِ لَسَاحِرَانِ يُرِيدَانِ أَن  يُخْرِجَاكُم مِنْ أَرْضِكُم بِسِحْرِهِمَا وَيَذْهَبَا بِطَرِيقَتِكُمُ  الْمُثْلَى»؛‏ (طه/ 63) (فرعونيان) گفتند: «مسلماً، اين دو ساحرانى هستند كه مى‏خواهند با سحرشان شما را از سرزمينتان بيرون كنند و مذهب نمونه ‏ى شما را از بين ببرند».

بررسی

همان طور که گذشت اولاً ایشان دستور زبان عرب را اصل گرفته و قرآن را بر آن عرضه کرده است در حالی که قرآن قبل از پیدایش دستور زبان عربی یعنی دانش «نحو» وجود داشته است پس حتی اگر کسی به قرآن و اعجاز آن اعتقاد نداشته باشد باید بر اساس عرف علمی در ادبیات، قرآن را اصل قرار دهد و اگر اسم انّ به دو صورت به کار رفت قاعده دستور زبانی در نحو عربی «اسم انّ منصوب است» را تجدید نظر کند و موافق قرآن بازسازی کند نه اینکه قرآن را غلط معرفی کند.

نکته جالب این است که منصوب بودن اسم انّ (هذان) در آیه 63 سوره طه مورد غفلت مفسران قرآن قرار نگرفته است و زمخشری که از ادیبان مشهور عرب است در تفسیر کشاف وجوه متعددی در مورد آیه ذکر می‌کند و یادآوری می‌شود که در این مورد لهجه‌های دیگری نیز در قبایل عرب وجود داشته است و برخی گفته‌اند که «إِنْ هذَانِ لَسَاحِرَانِ»؛ (طه/ 63) بر اساس لغت «بلحرث بن کعب» بوده است و برخی گفته‌اند «ان» در این آیه به معنای «نعم» است و «لساحران» خبر مبتدای محذوف است «لهما لساحران». (الکشاف عن حقایق غرامض التنزیل، زمخشری، ج 3، ص 72.)

نکته دیگر این است که قرآن بر خلاف ادبیات رایج عرب صدر اسلام سخن گفته بود حتماً مخالفان اسلام (به ویژه مشرکان عرب که سر جنگ، با پیامبر (ص) و قرآن داشتند) اعتراض می‌کردند و غلط بودن آیات را به رخ می‌کشیدند در حالی که چنین مخالفت‌های علمی در تاریخ ثبت نشده است. پس چگونه دکتر سها این مطالب قرآن را غلط معرفی می‌کند و بر اساس آن قضاوت می‌کند که قرآن کار خدا نیست.