اعجاز عددی قرآن

نویسنده: 

مقدمه

برخى از نويسندگان و صاحب نظران در چند دهه اخير بُعد ديگرى براى اعجاز قرآن بيان كرده‌‏اند كه همان اعجاز عددى قرآن است اينان ادعا مى‏‌كنند كه يك نظم رياضى بر قرآن حاكم است. هر چند كه در كتاب «الاتقان فى علوم القرآن» سيوطى، رد پاى اين فكر ديده می‌شود.( ر.ك: سيوطى، الاتقان فى علوم القرآن، ج 2، ص 112 به نقل از مقاله اعجاز عددى و نظم رياضى قرآن، عباس يزدانى، كيهان انديشه، ش 67، ص 63.) امّا تا چند سال اخير اين راز علمى پنهان مانده بود و با پيدايش رايانه‌ (كامپيوتر) كه مى‏‌تواند حساب‏‌هاى بسيار زيادى را در مدت زمان كمى و با دقت بالايى انجام دهد، پرده از روى نظم رياضى قرآن برداشته شد و اعجاز اين كتاب مقدس بار ديگر بر جهانيان ثابت گرديد. اين صاحب‌نظران از اين رهگذر نتايج ديگرى هم مى‏‌گيرند كه اشاره خواهيم كرد. در رأس اين گروه افرادى همچون رشاد خليفه و عبدالرزاق نوفل و... هستند. در مقابل آنان گروه ديگرى از نويسندگان و صاحب نظران قرآنى، قرار دارند كه اين مطالب را نمى‌‏پذيرند و برخى محاسبات آنان را خطا آلود مى‌‏دانند و حتى برخى نويسندگان با شدت هر چه بيشتر قسمتى از اين مطالب را توطئه بهائيت معرفى مى‏‌كنند و آن را يك جريان انحرافى مى‌‏دانند و در اين مورد به ادعاى نبوت رشاد خليفه و كشته شدن او استشهاد مى‏‌كنند. (اعجاز الرقم 19 فى القرآن الكريم، بسام نهاد جرّار، ص 21) ما ابتدا گزارشى از كتاب‏‌ها و نويسندگان دو گروه بيان مى‌‏كنيم و سپس نتيجه‏‌گيرى خواهيم كرد.

الف: موافقان اعجاز عددى قرآن:

در اين مورد افراد زيادى كتاب و مقاله نوشته‌‏اند كه به مهم‌ترين آنها اشاره مى‏‌كنيم:

1. معجزة القرآن الكريم، دكتر رشاد خليفه:

دكتر رشاد خليفه در خانواده‌‏اى از صوفيان مصر در شهر «طنطه» متولد شد و در سال 1971 م در شهر مكه رسماً به جرگه نائبان مكتب تصوف در آمد. او تحصيلات جديد خود را تا كارشناسى در دانشكده كشاورزى عين الشمس قاهره گذراند و سپس كارشناسى ارشد خود را در دانشگاه آريزونا (1959 ـ 1961 م) آمريكا گذراند و سپس دكتراى خود را در دانشگاه كاليفرنيا (1962 ـ 1964 م) در رشته بيوشيمى گياهى گذراند.( ر.ك: اعجاز قرآن تحليل آمارى حروف مقطعه، رشاد خليفه، ترجمه سيد محمدتقى آيت‏‌اللهى، مقدمه/الف) او به مدت سه سال در مورد قرآن با استفاده از رايانه تحقيق كرده است و نتيجه اين تحقيقات را در سال 1351 ش به روزنامه‌‏هاى دنيا داده شد.( همان، مقدمه/ ج) كتاب او تحت عنوان «معجزة القرآن‌‏الكريم» در سال 1983 م در بيروت چاپ شد (معجزة القرآن الكريم، دكتر رشاد خليفه، دار العلم للملايين، بيروت، الطبعة الاولى، 1983 م) و به زبان انگليسى نيز در آمريكا چاپ شد.( VISUAL PRESE TATION OF THE MIRACLE)

تمام كوشش استاد مزبور براى كشف معانى و اسرار حروف مقطعه قرآن صورت گرفته است و ثابت كرده است كه رابطه نزديكى ميان حروف مذكور، با حروف سوره‏‌اى كه در آغاز آن قرار گرفته‌‏اند، وجود دارد. او براى محاسبات اين كار از رايانه كمك گرفته است و بيان كرده كه در 29 سوره قرآن حروف مقطعه آمده است كه مجموع اين حروف 28 حرف الفباى عربى را تشكيل مى‏‌دهد؛ (يعنى: ا، ح، ر، س، ص، ط، ع، ق، ك، ل، م، ن، ه ، ى) كه گاهى آنان را حروف نورانى نامند. او نسبت اين حروف را در 114 سوره قرآن سنجيده است و به نتايجى رسيده است كه به برخى آنها اشاره مى‌‏كنيم:

نسبت حرف «ق» در سوره «ق» از تمام سوره‏‌هاى قرآن بدون استثناء بيشتر است. مقدار حرف «ص» در سوره «ص» نيز به تناسب مجموع حروف سوره از هر سوره ديگر بيشتر است و نيز حرف «ن» در سوره «ن و القلم» بزرگ‌ترين رقم نسبى را در 114 سوره قرآن دارد. ايشان عدد 19 را يك عدد اساسى در قرآن مى‌‏داند كه از «تسعة عشر» (مدثر/ 30) اخذ كرده و اعداد برخى آيات و كلمات را بر آنها تطبيق كرده و يك نظام رياضى را ارائه مى‌‏دهد. ايشان با محاسبات زياد و جدول‌‏هاى متعدد به اثبات اين مطالب مى‌‏پردازد و نتايج زير را مى‏‌گيرد:

الف: قرآن كلام خداست. محل حروف مقطعه قرآن در جاى مشخص خود طرح پيشرفته توزيع الفبايى در سراسر قرآن را اثبات مى‌‏كند. هيچ كس نمى‏‌تواند ادعا كند كه اين گونه طرح پيشرفته توسط انسان، هر قدر هم متعالى باشد قابل وصول باشد. ايشان از رايانه مى‌‏خواهد كه تعداد تبديل‏‌هاى ممكن را به منظور كتابى مثل قرآن كه از لحاظ رياضى دقيق و حساب شده است محاسبه كند كه 626 سپتيلون (626000/000/000/000/000/000/000/000) مى‏‌شود كه قطعاً از توان و ظرفيت هر مخلوقى خارج است و كسى نه در گذشته، نه حال و نه آينده قادر نخواهد بود اثرى همتاى قرآن بياورد و سپس اعجاز قرآن را از اين مطلب نتيجه‌‏گيرى مى‌‏كند و حتى معجزات موسى و عيسى را از طريق قرآن اثبات مى‌‏كند. (ر.ك: معجزة القرآن الكريم و اعجاز قرآن، تحليل آمارى حروف مقطعه، ص 269 ـ 271.)

ب: ترتيب موجود تدوين سوره‌‏هاى قرآن ترتيبى ملهم از ذات الهى است.

ج: ترتيب نزول سوره‌‏هاى قرآن، آن چنان كه امروزه مى‏‌دانيم از جانب خداى تعالى است.

د: محل نزول سوره‌‏هاى قرآن، اعم از مكى يا مدنى، مورد تأييد قرار مى‏‌گيرد.

ه: شيوه مخصوصى كتابت كلمات در قرآن را خداى تعالى خود دستور فرموده است و لذا توصيه مى‏‌كند كتابت قرآن (صلوة، به صلاة) تغيير داده نشود.

و: طريق خاص قرآن در تقسيم هر سوره به آيات با امر الهى صورت گرفته است.

ز: آيه «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» جزء لا يتجزاى هر سوره، به جز سوره 9 (التوبه) است كه آن را با دلايلى از نظم رياضى ثابت مى‌‏كند. (همان، ص 271 ـ 275.)

2. اعجاز قرآن، تحليل آمارى حروف مقطعه، تأليف رشاد خليفه، ترجمه و ضمائم از سيد محمد تقى آيت اللهى:

مترجم محترم كتاب را از نسخه اصل انگليسى ترجمه كرده و در سال 1365 توسط انتشارات دانشگاه شيراز منتشر شده است. ايشان مقدمه‌‏اى درباره معرفى نويسنده (رشاد خليفه) و مقدمه‌‏اى به عنوان «سخن مترجم» اضافه كرده است و ضمايمى نيز آورده كه مقادير حروف را بر اساس حروف ابجد حساب كرده و حتى برخى خطاهاى متن انگليسى را يادآور شده است. (اعجاز قرآن، تحليل آمارى حروف مقطعه، ص 282 ـ 283.)

3. معجزة القرن العشرين من كشف سباعية و ثلاثية اوامر القرآن الكريم، ابن خليفه عليوى:

ايشان در كتاب خود كه 110 صفحه است، مى‌‏گويد 90% اوامر قرآن هفت‌گانه يا سه‏‌گانه يا يگانه است و تكرار آنها در موارد خود لازم بوده است. براى مثال: امر «اُعبدوا» (بپرستيد) سه بار به همه مردم خطاب كرده است و سه بار نسبت به اهل مكه در قرآن آمده و سه بار نسبت به پيامبر اسلام (آمده است و شعيب پيامبر سه بار به قوم خود گفته است و نوح سه بار و هود سه بار و صالح سه بار و عيسى) سه بار گفته‏‌اند كه اين سر غريب و عجيبى است. ايشان از اين اعداد منظم اعجاز قرآن را نتيجه مى‌‏گيرند. (ر.ك: معجزة القرن العشرين، ص 7 به بعد)

4. المنظومات العددية فى القرآن العظيم، مهندس مصطفى ابوسيف بدران:

اين كتاب در 88 صفحه چاپ شده است و روابط رياضى حروف مقطعه را بررسى كرده است و به ويژه حالات مختلف لفظ «اللَّه» را بررسى كرده است.

5. الاعجاز العددى للقرآن الكريم، عبد الرزاق نوفل:

اين كتاب در سه جزء جداگانه چاپ شده است و سپس تحت عنوان «اعجاز عددى در قرآن كريم» توسط مصطفى حسينى طباطبايى ترجمه شده است. ايشان تلاش كرده تا نظام رياضى تكرار واژه‏‌ها را در قرآن نشان دهد. براى مثال واژه دنيا 115 بار و واژه آخرت نيز 115 بار آمده است. واژه شياطين و ملائكه هر كدام 68 بار در قرآن آمده است. واژه حيات و مشتقات آن و نيز واژه موت 145 بار در قرآن آمده است. ايشان در مقدمه كتاب اين امر را معجزه الهى مى‌‏داند و مى‌‏گويد اين توازن در كلمات قرآن ثابت مى‌‏كند كه امكان ندارد اين قرآن جز وحى الهى باشد. چرا كه فوق قدرت انسان و بالاتر از عقل بشرى است.( ر.ك: الاعجاز العددى للقرآن الكريم، الجزء الاول، ص 10 ـ 11 و ص 15 به بعد) چرا كه يك پيامبر در طول 23 سال از قرآن سخن گفته و توانسته است توازن كلمات خود را در جنگ و صلح و... حفظ كند و اين غير از معجزه چيز ديگرى نيست.

6. اعجازات حديثة علمية و رقمية فى القرآن، دكتر رفيق ابوالسعود:

ايشان در يك فصل كتاب خود معجزه اعداد و ارقام را در قرآن مطرح مى‏‌كند و مطالبى شبيه مطالب عبدالرزاق نوفل مى‌‏آورد.( اعجازات حديثة علمية و رقمية فى القرآن، (ص 68 ـ 75)) براى مثال مى‏‌نويسد:

الرحمن 57 مرتبه الرحيم 114 مرتبه‏

الجزاء 117 مرتبه المغفرة 234 مرتبه‏

الفجار 3 مرتبه الابرار 6 مرتبه‏

العُسر 12 مرتبه اليسر 36 مرتبه‏

قل 332 مرتبه قالوا 332 مرتبه‏

ابليس 11 مرتبه استعاذه باللَّه 11 مرتبه‏

المصيبة 75 مرتبه الشكر 75 مرتبه‏

الجهر 16 مرتبه العلانية 16 مرتبه‏

الشدة 102 مرتبه الصبر 102 مرتبه‏

المحبة 83 مرتبه الطاعة 83 مرتبه‏

7. كاربرد روش سيستم‏‌ها (راسل. ل. ا. ك) به ضميمه تعبير قرآن آربرى، ترجمه محمد جواد سهلانى:

ايشان در يك فصل كتاب مطالب رشاد خليفه را ترجمه كرده و آورده است. (كاربرد روش سيستم‌‏ها، ص 52 ـ 80)

8. اعجاز الرقم 19 فى القرآن الكريم، بسّام نهاد جرّار:

ايشان پس از آنكه نظام رياضى دكتر رشاد خليفه را توضيح مى‌‏دهد و به آن اشكالاتى مى‏‌گيرد و به صورت جديدى اعجاز عدد 19 را در قرآن اثبات مى‌‏كند. براى مثال مى‏‌گويد: اعدادى كه در قرآن آمده است 38 عدد است و اين عدد از مضاعف‏‌هاى عدد 19 است و نيز تعداد اعداد صحيحى كه به صورت مكرر در قرآن آمده است 285 بار است كه اين عدد هم از مضاعف‏‌هاى عدد 19 (285 = 19 * 15) است. ايشان فصل سوم كتاب (ص 140 ـ 152) را به همين امر اختصاص داده است.

9. تفسير نمونه، آيت اللَّه مكارم شيرازى:

ايشان در جلد دوّم تفسير نمونه زير آيه اوّل سوره آل عمران بحثى را از دكتر رشاد خليفه به صورت مبسوط گزارش مى‏‌كنند، ولى قضاوت در مورد صحت و سقم آن را نيازمند بررسى فراوان مى‌‏داند و لذا قضاوتى نمى‏‌كنند. ايشان پس از ذكر مطالب دكتر رشاد خليفه اين نتايج را مى‏‌گيرند:

الف: رسم الخط اصلى قرآن را حفظ كنيد.

ب: اين مطلب دليل ديگرى بر عدم تحريف قرآن است چرا كه اگر كلمه يا حرفى از قرآن كم مى‏‌شد ارقام صحيح در نمى‏‌آمد.

ج: اشارات پر معنا در سوره‌‏هايى كه با حروف مقطعه آغاز مى‏‌شود پس از ذكر اين حرف، اشاره به حقانيت و عظمت قرآن شده است و در پايان نتيجه مى‌‏گيرند كه حروف قرآن كه طى 23 سال بر پيامبر نازل شده حساب بسيار دقيق و منظمى‏ دارد كه حفظ و نگهدارى نسبت‌‏هاى آن بدون استفاده از مغزهاى الكترونيكى امكان‌‏پذير نيست. (تفسير نمونه، ج 2، ص 303 ـ 309.)

10. اعجاز عددى قرآن كريم و ردّ شبهات، محمود احمدى:

ايشان كوشش نموده است تا اشكالاتى را كه بر اعجاز عددى و محاسبات عبد الرزاق نوفل و رشاد خليفه نموده‌‏اند جواب دهد. او در ابتدا تمام مطالب رشاد خليفه و عبدالرزاق نوفل را خلاصه كرده و بيان نموده است. ايشان اشكالات را يكى پس از ديگرى بر مى‌‏شمارد و حتى برخى از آنها را به نقل از نامه‏‌هاى دكتر رشاد خليفه پاسخ مى‌‏دهد که در ادامه مطلب به برخى پاسخ‌‏هاى ايشان اشاره مى‌‏شود.

11. المعجزة، مهندس عدنان رفاعى:

ايشان هم مطالبى شبيه سخنان عبدالرزاق نوفل و دكتر رفيق ابوالسعود مى‏‌آورند.

12. الاعجاز العددى فى سورة الفاتحة، طلحة جوهر:

ايشان نيز محور بحث خويش را عدد 19 قرار داده است و آيه «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» را با آيه «تسعة عشر» ( مدثر/ 30) (16) مقايسه مى‌‏كند و در پايان آياتى را كه 19 حرف دارد جمع‌‏آورى كرده است و از همه مطالب كتاب اعجاز عددى و رياضى قرآن را ثابت مى‌‏كند.

13. اعجاز رياضى زوج و فرد در قرآن كريم، كوروش جم نشان:

ايشان با توجه به آيه سوّم سوره فجر كه خداوند متعال به زوج و فرد سوگند ياد كرده است به فكر افتاده است كه شايد يك نظام عددى بر مبناى زوج و فرد در قرآن باشد. در نهايت جمع اعداد زوج دقيقاً مساوى با جمع تعداد آيات قرآن؛ يعنى 6236 و جمع اعداد فرد مساوى با 6555 است كه حاصل جمع شماره سوره‌‏ها مى‏‌باشد و بدين ترتيب نمونه ديگرى از اعجاز عددى قرآن را اثبات مى‌‏كند.( ر.ك: بينات، بهار 1375، ش 1، ص 99؛ كيهان فرهنگى، ش 67، ص 71 ـ 72)

14. ماوراء احتمال، عبداللَّه اريك:

برخى نويسندگان با استفاده از كتاب فوق مقاله‏‌اى تحت عنوان «بسم اللَّه مفقوده» نوشته و مدعى شده‏‌اند كه نبودن بسم اللَّه در صدر سوره توبه و تكرار آن در سوره نمل بسيار حكيمانه و از معجزات قرآن است. ايشان با استفاده از سوره‌‏ها اين مطلب را اثبات مى‏‌كند. (DEVOND PROBABILITY – God's Message in Mathematice به نقل از كيهان فرهنگى، پيشين، ص 73)

15. من الاعجاز البلاغى والعددى للقرآن الكريم، دكتر ابو زهرا نجدى:

ايشان كار دكتر رشاد خليفه را ادامه داده است و براى مثال مى‏‌گويد در قرآن 34 مرتبه واژه سجده آمده كه اشاره به 34 سجده نمازهاى يوميه است.

ب: مخالفان اعجاز عددى قرآن:

در اين مورد به چند كتاب و مقاله برخورد كرديم كه بدان‌ها اشاره مى‏‌كنيم و استدلال‏‌هاى آنها را بيان مى‌‏كنيم:

1. تسعة عشر ملكاً، بيان ان فرية الاعجاز العددى للقرآن خدعة بهائية، حسين ناجى محمد محى الدين:

ايشان به شدت به كسانى كه عدد 19 را يكى از اسرار قرآن مى‌‏دانند حمله مى‌‏كند و آنها را نوعى دروغ بستن بر خدا دانسته است. (تسعة عشر ملكاً، ص 11 - 12.) سپس متذكر مى‌‏شود كه عدد 19 از شعارهاى بهائيان است. كه در نظر مسلمانان مرتد و كافر هستند و شواهدى مى‌‏آورد كه سال در نظر آنان 19 ماه است و هر ماهى نيز 19 روز است. و كتاب «البيان» آنان 19 قسمت است و هر قسم آن 19 باب است و عدد نمازهاى يوميه آنها 19 ركعت است و... .( همان، ص 33 ـ 37.) و در بخش ديگر متذكر مى‏‌شود كه ‏عدد 19 مختص قرآن ‏نيست و جملاتى را بيان مى‌‏كند كه بدون استفاده از رايانه بر اساس عدد 19 شكل گرفته است در حالى كه مطالب آن باطل است. مثل «لا بعث ولا حساب ولا جهنم لا صراط ولا جنة ولانعيم و...» 19 حرف است و 4 الف دارد. (همان، ص 75 - 76)) و سپس بيان مى‌‏كند كه رابطه‌‏اى بين بسم اللَّه الرحمن الرحيم و حروف مقطعه سوره‌‏ها و جهنم (نوزده ملك جهنم) وجود ندارد (همان، ص 111.) و در بخش ديگرى خطاهاى عددى قائلين به اعجاز عددى را توضيح مى‌‏دهد. (همان، ص 95.)

2. المعجزة القرآنية، دكتر محمد حسن هيتو:

ايشان تقريباً همان مطالب حسين ناجى محمد را تأييد و تكرار مى‌‏كند.

3. اعجاز الرقم 19 فى القرآن الكريم، بسام نهاد جرّار:

ايشان هر چند خود به نوعى اعجاز عدد 19 را در قرآن پذيرفته است امّا با ذكر مطالبى خطاها و اشتباهات دكتر رشاد خليفه را بيان كرده است. او مى‏‌نويسد: «بعد از تحقيق در مورد تكرار حروف در سوره‌‏ها متوجه شدم كه دكتر رشاد خليفه به صورت عمدى دروغ گفته است تا اينكه به نتايج مورد نظرش در تكرار حروف در هر سوره برسد و ثابت كند كه همگى بر عدد 19 قابل تقسيم است.» (اعجاز الرقم 19 فى القرآن الكريم، ص 26) ايشان در جاى ديگر به انحراف فكرى رشاد خليفه اشاره كرده و مى‏‌گويد پس از آنكه كتاب «معجزة القرآن الكريم» از ايشان چاپ شد و اشكالات آن ظاهر شد، رشاد خليفه (كه امام جماعت مسجد توسان بود) با نمازگزاران اختلاف پيدا كرد و او را طرد كردند و رشاد خليفه مركزى را افتتاح كرد و سنت را منكر شد. در نهايت ادعاى نبوت كرد و سرانجام نيز به وسيله كاردى در همان مركز كشته شد. (همان، ص 21.)

4. اعجاز عددى و نظم رياضى قرآن، عباس يزدانى:

ايشان در مقاله‏‌اى مفصل در مجله كيهان انديشه (مجله كيهان انديشه، ش 67، ص 62 به بعد.) اشكالات متعددى نسبت به برخى از كتاب‌‏ها و مقالاتى كه اعجاز عددى را پذيرفته‌‏اند، مطرح مى‏‌كند و اين جريان را انحرافى دانسته كه موجب سرگردانى افراد مى‏‌شود. ايشان با تذكر اين نكته كه در قرآن به وصفى برخورد نمى‏‌كنيم که به جنبه لفظى قرآن آن هم از زاويه اعجاز عددى نظر داشته باشد. (و همين‌گونه در احاديث) دكتر رشاد خليفه مى‏‌گفت: «بسم اللَّه الرحمن الرحيم داراى 19 حرف و تك‏ تك كلمات اين آيه اوّل قرآن به صورتى كه بر عدد 19 قابل تقسيم است در قرآن به كار رفته است، چنان كه در كل قرآن 19 مرتبه «بسم اللَّه» و 2698 بار «اللَّه» و 57 بار «رحمن» و 114 بار «رحيم» به كار رفته است.» ايشان در جواب مى‏‌نويسد: «از اين آمار فقط رقم 57 صحيح است و سپس تذكر مى‏‌دهد كه براى اين كه عدد «اللَّه» درست شود بايد واژه «باللَّه و تاللَّه و للَّه و فاللَّه» را حساب كنيم امّا «اللّهم» را حساب نكنيم و يا واژه «اسم» در قرآن 22 بار آمده و «باسم» فقط 7 بار به كار رفته است.» (همان، ص 66.)

سپس به استفاده‏‌هاى ذوقى از آيات قرآن اشاره مى‏‌كند و مى‌‏نويسند: «ن» در سوره «ن و القلم» 131 مرتبه آمده است نه 132 مرتبه تا مضرب 19 باشد. به خاطر همين دكتر رشاد خليفه مجبور شده «ن» اوّل را به صورت «نون» بنويسد تا يك نون اضافه شود و يك نون هم از بسم اللَّه الرحمن الرحيم آغاز سوره وام گرفته است تا تعداد 133 عدد نون تمام شود. «1» در سوره «طه» مجموع اين دو حرف 239 آمده است نه 342 تا مضرب 19 باشد و ايشان تاء گرد را هاء محسوب كرده است. (زينة ـ زينه)

سپس ايشان در جواب مهندس عدنان رفاعى كه گفته واژه «يوم» را 365 بار در قرآن آمده است، مى‌‏نويسد: «يوم» را به صورت مفرد در نظر گرفته و در همان حال «يومئذٍ» و «يومكم» و «يومهم» را حساب نكرده است، در حالى كه «باليوم» و «فاليوم» را حساب كرده است.

به طور كلى اسلوب منطقى در موارد شمارش اعداد رعايت نشده است در بعضى موارد مفرد را حساب كرده‌‏اند و در برخى موارد (مثل جنات) مشتقات آن را هم حساب كرده‏‌اند. سپس در پاسخ صاحب كتاب «آيت كبرى» كه مى‏‌گويد: «در اوايل اسلام نقطه‌گذار‌ي نبوده پس بايد حروف معجمه (نقطه‏دار مثل ج) را با حروف مهمله (بدون نقطه مثل ح) حساب كرد.» ايشان مى‌‏نويسند: «اصل مطلب صحيح است امّا كتابت و نگارش چندان مهم نيست آنچه مهم است قرائت است و در عصر نزول مسلماً حاء و خاء و جيم در تلفظ فرق داشته‏‌اند.» «2» ايشان در پاسخ كورش جم نشان در مورد «اعجاز زوج و فرد» قرآن مى‌‏نويسد: «اشكال اساسى‏‌تر اين است كه چنين چيزى اثبات اعجاز قرآن نيست، زيرا به راحتى مى‌‏توان كتابى نوشت و از آغاز بين ابواب و فصول و تعداد جملات آن چنين نظمى را جاسازى نمود.» «3»

در جاى ديگر ايشان به عبدالرزاق نوفل اشكال مى‌‏كند كه لفظ ابليس 11 مرتبه در قرآن آمده است اما ادعاى ايشان در مورد لفظ استعاذه صحيح نيست و لفظ صريح استعاذه 7 مرتبه در قرآن آمده است و با مشتقات آن 16 مرتبه آمده است. سپس اشكال ديگرى به عبدالرزاق نوفل مى‌‏كند كه ارتباط مفهومى بين مصيبت و شكر (كه هر كدام 75 مرتبه بامشتقات آنها در قرآن آمده است) روشن نيست. «4» در بخش ديگرى متذكر مى‌‏شود كه بر فرض كه تناسب و توازن‌‏ها در حدى از كثرت باشند كه اتفاقى بودن اين آمار و ارقام عادتاً محال باشد، باز غير بشرى بودن قرآن را نمى‌‏توان نتيجه گرفت؛ زيرا عقلاً و عادتاً محال نيست كسى كتابى تدوين كند و در عين حال چنين معادلاتى را در آن بگنجاند. «5»

ايشان در پايان مطالب خود را خلاصه كرده و نتايجى مى‌‏گيرد كه عبارتند از:

الف: اعجاز عددى قرآن كه توسط رشاد خليفه مطرح شد، رد پاى آن در كتاب «الاتقان» سيوطى مطرح است.

ب: اين جريانى انحرافى و نامبارك بود كه هيچ خدمتى به نشر فرهنگ قرآن نكرد و خود رشاد خليفه با طرح مطالبى مخرّب از جمله تعيين دقيق زمان برپايى قيامت (1709 ق) و ادعاى رسالت خود را به كشتن داد.

ج: آمار و ارقام اعلام شده در مورد نظم رياضى قرآن غالباً درست نيست.

د: در شمارش كلمات و حروف، روش واحدى را رعايت نمى‌‏كنند.

هـ: بر فرض كه توازن و تناسبى در تكرار واژه‌‏هاى قرآن باشد، اين به تنهايى معجزه بودن قرآن را ثابت نمى‏‌كند؛ زيرا مشابه اين امور در كارهاى بشرى وجود دارد.

و: بين نتيجه‌‏گيري‌هاى خاصى كه از توازن و تناسب كلمات گرفته مى‌‏شود با اين گونه مطالب رابطه منطقى وجود ندارد و پاره‌‏اى از اين استنتاج‌ها مبتلا به مغالطه «هست و بايد» مى‌‏باشند.

ز: اين جريان انحرافى دستاويزى براى معتقدان به تحريف قرآن مى‏‌شود كه در مواردى كه نظم رياضى به حد نصاب نرسد، نتيجه بگيرند كه پس قرآن تحريف شده است.

ح: استفاده شاعرانه (نه برهانى) از بعضى تناسب‏‌ها اشكال ندارد ولى اين يك بيان خطابى و شاعرانه است.

ط: در كتاب و سنت هيچ اشاره و كنايه‌‏اى به وجود نظم رياضى در قرآن ديده نمى‌‏شود، بلكه قرآن كتاب هدايت و عمل است.

ى: راه پى‌‏بردن به اعجاز قرآن تسلط به فنون ادبيات عرب و تلاوت فراوان و تأمل در قرآن است، نه سير انحرافى فوق. (عباس يزدانى، كيهان انديشه، ش 67، مقاله اعجاز عددى و نظم رياضى قرآن، ص 62 ـ 84 با تلخيص.)

نکات تکميلي

1ـ بر اساس تعريف اعجاز علمي قرآن، روشن شد که مصاديق صحيح و اثبات شده اعجاز علمي در قرآن وجود دارد و دلايل علمي آن نيز اثبات شده است.

2ـ در قرآن کريم نکات جديد علمي وجود داشته که از آنها به صورت اعجاز علمي اثبات شده و برخي آنها هنوز کشف نشده (نظريه‌پردازي‌هاي علمي قرآني) که هر ساله به تعداد موارد کشف شده افزوده مي‌شود.

3-‌ اعجازهاي علمي ادعائي دکتر سها و نقدهاي او بر آنها، تکراري است و قبلاً توسط قرآن‌پژوهان اين مصاديق ادعايي مردود اعلام شده بود، ولي مصاديق صحيح ديگري در اعجاز علمي قرآن وجود داشته که دکتر سها آنها را ذکر نکرده است که اين بر خلاف اخلاق علمي و نوعي حقيقت‌پوشي از مخاطب است.

4ـ نظم رياضي قرآن موارد صحيحي دارد که شگفتي علمي قرآن است، البته مصاديق ادعايي غير صحيح نيز دارد که قبل از دکتر سها توسط قرآن‌پژوهان مورد نقد قرار گرفته است و حتي علي اعجاز عدد 19 کتاب نوشته شده است و اصولاً اعجاز عددي قرآن را نپذيرفته‌اند.

بررسى و جمع‌‏بندى

در مورد اعجاز عددى قرآن اشاره به چند مطلب لازم است:

1. از مطالب گذشته روشن شد كه تعداد زيادى از دانشمندان مسلمان نظم رياضى قرآن را دنبال كرده‌‏اند و به نتايج قابل توجهى رسيده‏‌اند، هر چند كه برخى از محاسبات آنها خطا بوده و يا با اعمال سليقه و ذوق شخصى همراه بوده است. پس از سخنان طرفين استفاده مى‏‌شود كه نظم رياضى قرآن به صورت موجبه جزئيه مورد پذيرش موافقان و مخالفان اعجاز عددى واقع شده است اما به صورت موجبه كليه (يعنى در همه موارد ادعا شده) مورد قبول نيست.

2. همان‌­طور كه گذشت مبنا بودن عدد 19 در همه آيات و ارقام قرآنى مخدوش است. اما اين مطلب بدان معنا نيست كه بگوئيم متفكران اسلامى كه اين سخن را گفته‌‏اند بهايى بوده يا منحرف بوده‌‏اند. اينگونه برخوردها در مطالب علمى صحيح به نظر نمى‏‌رسد. جالب اين است كه برخى از اين افراد در حالى دكتر رشاد خليفه و امثال او را متهم به انحراف فكرى و... مى‌‏كنند كه خود اعجاز عددى 19 را به صورتى ديگر در كتاب خويش پذيرفته‌‏اند. (ر.ك: بسام نهاد جرّار، اعجاز الرقم 19 فى القرآن الكريم، ص 21 و 140.)

3. نظم رياضى قرآن (در همان موارد محدودى كه وجود دارد و مورد پذيرش طرفين است) يك مطلب شگفت‌‏انگيز است؛ چرا كه يك فرد اُمّى و درس ناخوانده در طى 23 سال كتابى با نظم خاص رياضى آورده است كه در حالات روانى مختلف مثل جنگ و صلح و در مكان‏‌ها و زمان‏‌هاى متفاوت آورده شده است (نه مثل يك دانشمند فارغ از همه چيز كه در يك كتابخانه با آرامش، كتابى منظم تدوين مى‌‏كند) و مطالبى عالى و همراه با فصاحت و بلاغت در آن وجود دارد. اين مطلب خود بسى شگفت آور و عجيب است، امّا آيا مى‌‏توان ادعا كرد كه اين نظم رياضى اعجاز قرآن را نيز ثابت كند؟

در اينجا دو اشكال عمده وجود دارد: نخست آنكه، اين مطلب از لحاظ صغرى قابل خدشه است؛ چرا كه نظم رياضى به صورت موجبه كليه اثبات نشد و كثرت مطالب اثبات شده به طورى نيست كه اعجاز را ثابت كند و دوم از لحاظ كبرى قابل خدشه است چرا كه قرآن كريم كه تحدّى و مبارزه طلبى كرده است (كه اگر مى‌‏توانيد مثل قرآن را بياوريد) تحدّى آن عام نيست و شامل همه جنبه‌‏هاى اعجاز قرآن نمى‏‌شود و در قرآن اشاره‌‏اى به اعجاز عددى آن نشده است؛ پس اعجاز علمى قرآن از طريق اعجاز عددى آن فعلاً ثابت نیست و بيان شد كه ممكن است تحدى قرآن عام باشد، امّا اشكال اول هنوز سر جاى خود باقى است.

4. با توجه به مطالب فوق و عدم اثبات قطعى اعجاز عددى قرآن نتايجى كه دكتر رشاد خليفه از اين مطلب مى‌‏گرفت مخدوش مى‌‏شود و محل نزول سوره‌‏ها و ترتيب سوره‌‏ها و شيوه كتابت و طريقه خاص تقسيم آيات اثبات نمى‌‏شود، مگر آنكه به صورتى قطعى و جامع اعجاز عددى قرآن اثبات گردد.

5. برخى از طرفداران اعجاز عددى قرآن از آن مطلب براى اثبات تحريف ناپذيرى قرآن و برخى به عنوان خطر توهم تحريف قرآن ياد كرده بودند، در حالى كه اعجاز عددى، يك زبان گزارشى دارد، پس فقط مى‏‌تواند بگويد كه اين‌گونه نظم رياضى هست، امّا چگونه بايد باشد را بيان نمى‏‌كند. پس نظم رياضى قرآن دليل بر تحريف‌‏پذيرى يا تحريف‌‏ناپذيرى قرآن نيست.

پی نوشت

1. البته اين اشكال هم مبنائى است چون ممكن است دكتر رشاد خليفه بگويد معيار، تلفظ حروف قرآن (نه نوشته آن) بوده است.

2. عجيب است كه ايشان در مقابل دكتر رشاد خليفه معيار را خط عثمان طه مى‏‌داند و به او اشكال مى‌‏كند كه چرا تلفظ را معيار دانسته است و در اينجا معيار را قرائت مى‌‏داند.

3. همان‌طور كه گذشت اينگونه قياس‌‏ها بين قرآن و كتابى كه از اول با هدف نظم رياضى و توسط يك فرد دانشمند نوشته شود صحيح نيست؛ چرا كه قرآن از يك انسان اُمّى در طى 23 سال و در حالات مختلف با اين نظم رياضى آورده شده است.

4. البته شايد عبدالرزاق نوفل مى‌‏توانست به اين اشكال پاسخ دهد كه لازمه مصيبت صبر است و اگر انسان همه چيز را از خدا بداند و در توحيد كامل باشد، همين بلاها و مصيبت‏‌ها را امتحان و موجب رشد و كمال مى‏‌داند و لذا شكر مى‌‏كند.

5. اعجاز يعنى امر خارق عادت و اگر واقعاً اين نظم رياضى اثبات شود (بر فرض صحت صغرى) آنگاه احتمال اينكه كسى در آينده بتواند چنين كارى بكند مانع ‏اعجاز آن ‏در زمان‏ حال نيست؛ چون ‏اين احتمالات بعيد هميشه وجود داشته و با تحدى قرآن ناسازگار است.

موضوعات: