شبهه:
خداوند در قرآن و پیامبر (ص) در روایات افراد را نسبت به فراگیری همه علوم تشویق میکردند یا آنها فقط علوم دینی را مد نظرشان بوده و مردم را به سمت فراگیری آن علوم سوق میدادند؟
پاسخ تفصیلی:
از آیات و احادیث استفاده میشود که قرآن و پیامبر اسلام (ص) به علوم تجربی توجه داشتهاند، لیکن تذکر دادهاند که هنگام مطالعات تجربی به آفریدگار طبیعت، آسمان و ... نیز توجه کنید که جمع بین ایمان و علم مطلوب است و با همدیگر منافاتی ندارند. اکنون برای روشن شدن بحث برخی از آیات و روایات مورد استناد دکتر سها را بررسی میکنیم:
ایشان برای اثبات مدعای خود (انحصار توجه قرآن به علوم دینی) به آیه 9 سوره زمر، استدلال کرده است که تشویق به علم در راستای ایمان است: «أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِداً وَقَائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبَابِ»؛ (زمر/ 9) آيا (چنين كسى با ارزش است)، يا كسى كه او شبانگاهان سجده كنان و ايستاده فرمان بردارى فروتن است؛ [و] از آخرت بيمناك است و به رحمت پروردگارش اميدوار است؟! بگو: آيا كسانى كه مىدانند با كسانى كه نمىدانند يكسان اند؟! فقط خردمندان متذكّر مىشوند.
در مورد آیه فوق به نکات زیر توجه کنید:
به نظر مىرسد مقصود از «علم» در اين آيه مطلق علم و دانش است كه شامل همه اقسام علم مفيد مىشود. صاحب تفسير نمونه آيه را از جهت نابرابرى، مطلق مىداند. (تفسیر نمونه، ج 19، ص 393) و علامه طباطبائى نيز علم در آيه را مطلق مىداند ليكن با توجه به مورد آيه، آن را منطبق بر علم به خدا مىكند (المیزان، ج 17، ص 257) و ذيل آيه نيز احاديثى از امام باقر (علیه السلام) حكايت شده كه مقصود از دانايان در اين آيه اهل بيت (ع) هستند (صافى، ج 4، ص 316) ولى مفسران اينگونه احاديث را حمل بر بيان مصداق كامل كردهاند وگرنه آيه شامل همه دانايان مىشود. (صافى، ج 4، ص 316)
پيامبر اكرم (ص) نيز نسبت به دانش اندوزي بسيار سفارش ميكرد تا آنجا كه از ايشان نقل شده كه: «طلب علم بر هر مسلمان واجب است و در طلب علم تا چين بروند.» (ميزان الحكمه، ج6، ص553 - 447)[5] و حتي بعد از جنگ بدر هر كس از اسيران را كه نميتوانست فديه بپردازد در صورتي كه به ده نفر از اطفال مدينه خط و سواد ميآموخت، آزاد ميساخت و به تشويق ايشان بود كه «زيد بن ثابت» زبان عبري يا سرياني يا هر دو زبان را فرا گرفت. (عبدالحسين زرّين كوب، كارنامه اسلام، ص27) اما در مورد احادیثی که علوم غیردینی را فضل میشمارد توجه به نکات زیر لازم است: «عن النبي (ص): إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آيَةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْل»؛ (کافی، ج 1، ص 132) دانش فقط سه چیز است: آیات محکم یا واجبات عدالت آفرین یا سنتهای برپا شده و غیر از اینها فضل است.
نکات
1. آیات محکم به عقاید و فرایض به احکام و سنتها به اخلاق تفسیر میشود.
2. شأن صدور این حدیث اینگونه نقل شده: شخصی که او را علّامه مینامیدند و اشعار و انساب (پدران و اجداد افراد را میدانست در مدینه حاضر شده بود و مردم گرد وی جمع شده بودند و در این مورد از پیامبر (ص) نظرخواهی کردند و حضرت فرمود: «ذاک علم لايضرّه من جهله و لاينفع من علمه»؛ این دانشی است که اگر کسی آن را نداند ضرر نمیکند و اگر کسی آن را بداند، سودی نمیبرد.
3. در این حدیث کلمه «انّما» به کار رفته است که دلالت بر حصر (فقط) میکند، لیکن با توجه به شأن صدور حدیث فوق و با توجه به وضعیت عصر پیامبر (ص) که مردم تازه از دوره جاهلیت عرب خارج شده بودند و هنوز علوم مورد نیاز خود (مثل عقاید و اخلاق احکام دینی) را نمیدانستند، روشن میشود که حصر در روایت نسبی است نه حقیقی، یعنی نسبت به این عصر و این مردم فقط سه دانش مورد نیاز است و لازم نیست اکنون وقت خود را صرف دانشهای دیگر مثل شعر و انساب کنند. نکته جالب این است در ذیل روایت پیامبر (ص) اشعار و انساب را علم معرفی کرد لیکن علمی که در آن زمان سود چندانی ندارد و علم بودن آنها را نفی نکرد. پس اگر در صدر روایت فقط سه مورد را علم معرفی کند و بقیه را فضل (زیادی و فضیلت) معرفی میکند، نمیخواهد علم بودن بقیه علوم را نفی کند، بلکه اهمیت آن سه علم را در آن عصر تأکید میکند.