چالش‌های اعجاز علمی

چالش‌های اعجاز علمی
پاسخ اجمالی: 
كسانى كه مى‏‌گويند مطالب علمى قرآن، بر اعجاز آن دلالت دارد، منظورشان اين است كه آورده شدن مطالب علمى در چهارده قرن قبل كه دانشمندان، بعد از قرن‌ها آنها را از طريق علوم تجربى كشف كردند، نشان مى‏‌دهد كه قرآن كلام صادر شده از يك انسان معمولى نيست، بلكه از طرف خدا آمده است؛ پس انسان عادى نمى‏‌تواند مانند اين مطالب علمى را بياورد. كسى كه ادعا مى‏‌كند قرآن اعجاز علمى دارد، نمى‏‌گويد تك ‏تك آيات و سوره‏‌ها اعجاز علمى دارد، تا اشكال به او وارد شود كه تحدى قرآن در مورد تك ‏تك سوره‌‏هاست. اعجاز قرآن جهات مختلف (ادبى، علمى، عدم وجود اختلاف، قوانين عالى و...) دارد و لازم نيست هر سوره از همه جهات معجزه باشد، بلكه از يك جهت هم كه معجزه باشد، تحدى قرآن صحيح است. در اعجاز علمي قرآن، علم تابع قرآن است؛ چرا که قرآن پيش‌گام است و مطلبي علمي را قرن‌ها قبل فرموده (و به صورت نظريه علمي قرآن باقي مانده) سپس علم آن را کشف مي‌کند. این اعجاز مستمر است و در هر عصر مصاديق جديدي از آن کشف مي‌شود؛ يعني مفهوم کلي اعجاز علمي (و ادبي و ...) با يک مصداق ثابت مي‌شود و در هر عصري که مصداق جديدي از آن کشف مي‌شود، استمرار مي‌يابد و نو به نو مي‌شود؛ پس اعجاز علمي قرآن يک گام از علم جلوتر است.

شبهه:

در مورد اعجاز علمي قرآن شبهات و اشكالات متعددي مطرح شده است كه اين جنبه از اعجاز، قرآن را با چالش‌هايي روبه‌رو كرده است، در اين‌جا مهم‌ترين اين موارد را بيان و بررسي مي‌كنيم:

بعضى از مخالفين اعجاز علمى، مى‏‌گويند كه تفسير علمي، اعجاز قرآن را اثبات نمى‏‌كند؛ زيرا:

1. اينكه بعضى مطالب علمى قرآن، با اكتشافات جديد مطابق است، ثابت مى‌‏كند كه قرآن را يك نفر انسان عادى بيان نكرده، بلكه از طرف خداى داناى به حقايق نازل شده است ولى اين مطلب نمى‏‌رساند كه قرآن معجزه است چون تورات و انجيل اصلى هم، از طرف خدا نازل شده ولى معجزه نبود؛ بلكه اعجاز قرآن كه تحدى قرآن براى آن است در مورد اعجاز بيانى و ادبى قرآن است كه كسى مثل آن را نمى‌‏توانست و نم‌ى‏تواند بياورد.

2. آيات و مطالب علمى قرآن در همه سوره‌‏ها نيست، در حالى كه تحدى قرآن اين است كه «أَمْ يقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ» (يونس/ 38)، «وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى‏ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِن مِثْلِهِ»؛ (بقره/ 22) «يك سوره مانند قرآن را بياوريد» پس اعجاز قرآن با هر سوره‏‌اى اثبات مى‌‏شود، در حالى كه طبق نظريه اعجاز علمى، فقط سوره‏‌هايى كه آيات علمى دارد، اعجاز را ثابت مى‏‌كند.

3. اعجاز علمي قرآن موجب مي‌شود كه قرآن تابع علم شود؛ يعني بايد منتظر بود تا علوم بشري پيشرفت كند و اعجاز قرآن اثبات شود.

4. اگر قرآن را بر اساس علوم بشري متغير پايه‌گذاري كنيم هرگاه نظريه‌هاي علمي تغيير كند، اعجاز علمي باطل مي‌شود.

5. مطالب علمي كشف شده قبل از كشف، خارق عادت و معجزه نيست و بعد از كشف هم يك مطلب علمي عادي است و خارق عادت نيست. به عبارت ديگر مطلب علمي قبل از كشف، روشن نبود تا قابل صدق و كذب باشد و بعد از كشف هم خرق عادت نيست، بلكه از طرق عادي مي‌توان بدان رسيد و قابل تكرار است.

6. معجزه كاري خارق عادت است كه براي اثبات منصب الهي مي‌آورند، در حالي كه در صدر اسلام ادعاي اعجاز علمي نبود تا اثبات نبوت كند و در قرآن هم به آن تحدّي نشده است.

7. آيا دانشمنداني كه مطالب علمي را قبل از كشف حدس مي‌زنند و مطابق واقع حادث مي‌شود، اعجاز علمي دارند؟

8. در علوم طبيعي اخبار غيبي از طبيعت معنا دارد و بعد هم توسط دانشمندان مطابقت خبر غيبي قرآن با واقع كشف مي‌شود اما در علوم انساني اين‌گونه نيست چون نظريه‌هاي علمي رقيب در برخي علوم وجود دارد (مثل اقتصاد سوسياليستي و كاپيتاليستي و نيز نظريه‌هاي هم عرض در علوم تربيتي و جامعه‌شناسي و روان‌شناسي) پس واقعيت در اين موارد در اختيار ما نيست تا طبق مطالب علمي قرآن با آن روشن شود.

9. تفاوت معجزه علمي با خبر غيبي چيست؟

10. در اعجاز علمي ناتواني مخاطبان احراز نمي‌شود، چون كه دانشمنداني كه مطالب علمي را كشف مي‌كنند، رقيب قرآن مي‌شوند.

پاسخ تفصیلی:

در مورد اشكالات و شبهاتي كه به اعجاز علمي قرآن وارد شده بود برخي پاسخ‌ها داده شده يا مي‌توان داد از جمله:

1. معجزه عملى خارق عادت است كه از كسى كه ادعاى نبوت دارد براى اثبات صدق ادعاى او و با اذن خدا صادر مى‏‌شود و ديگران از آوردن مثل آن ناتوان هستند. كسانى كه مى‌‏گويند مطالب علمى قرآن، بر اعجاز آن دلالت دارد، منظورشان اين است كه آورده شدن مطالب علمى در چهارده قرن قبل كه دانشمندان، بعد از قرن‌ها آنها را از طريق علوم تجربى كشف كردند، نشان مى‌‏دهد كه قرآن كلام صادر شده از يك انسان معمولى نيست، بلكه از طرف خدا آمده است (تا اينجا با اشكال كننده توافق داشتيم) پس انسان عادى نمى‏‌تواند مانند اين مطالب علمى را بياورد، نه در عصر پيامبر (ص) مى‌‏توانستند و نه الان كسى مى‏‌تواند، مطالب علمى قرن‌ها بعد را بيان كند. پس قرآن معجزه بوده و الان هم نسبت به مطالب علمى كه يك ‌قرن بعد، كشف مى‌‏شود، معجزه است (در عين حال كه اعجاز ادبى آن هم پا بر جاست.) اينكه ما از قرآن در هر زمان، يك مطلب جديد به دست مى‌‏آوريم، خود اعجاز اين كلام را مى‌‏رساند و براى اثبات اعجاز قرآن (يا از طرف خدا بودنش) احتياج به دليلى غير خودش نداريم. تورات و انجيل از طرف خدا بود ولى اثبات صدق موسى (ع) و عيسى (ع) به وسيله تورات و انجيل نبود (پس نفس تورات و انجيل معجزه نبود به خلاف قرآن) بلكه اثبات تورات و انجيل (كه كلام خدا باشد) احتياج به معجزه و دليل صدق (مثل عصاى موسى) داشت، همان‌طور كه اين معجزه اصل نبوت آنان را نيز اثبات مى‏‌كرد.

به عبارت ديگر در مورد قرآن، معجزه و كتاب پيامبر (ص) (كه كلام خداست) يكى شده است اما در مورد تورات و انجيل اين دو از هم جدا مى‏‌شود؛ يعنى مطالب علمى قرآن دو چيز را اثبات مى‏‌كند:

اول معجزه بودن قرآن و دوم اينكه از طرف خدا نازل شده است.

2. اعجاز علمى قرآن، در بعضى سوره‏‌ها براى ما آشكار شده و در بعضى سوره‏‌ها آشكار نشده است و روشن نشدن آنها دليل بر عدم اعجاز علمى آن سوره‌‏ها نيست. از طرف ديگر كسى كه ادعا مى‏‌كند قرآن اعجاز علمى دارد، نمى‏‌گويد تك ‏تك آيات و سوره‏‌ها اعجاز علمى دارد، تا اشكال به او وارد شود كه تحدى قرآن در مورد تك ‏تك سوره‌‏هاست. اعجاز قرآن جهات مختلف (ادبى، علمى، عدم وجود اختلاف، قوانين عالى و...) دارد و لازم نيست هر سوره از همه جهات معجزه باشد، بلكه از يك جهت هم كه معجزه باشد، تحدى قرآن صحيح است.

3. اشكال سوم به همه جهات اعجاز قرآن وارد است چون اعجاز ادبى قرآن را هم همه انسان‌ها خصوصاً غير عرب‏‌هايى كه اهل علم نيستند نمى‌‏توانند تشخيص دهند ولى اين دليل بى اعتبارى اعجاز ادبى يا اعجاز علمى قرآن نمى‌‏شود. از طرف ديگر، تحدّي هر کس، در حد معلومات اوست اگر چه اطلاع او از اعجاز قرآن و ناتواني خويش براي هم‌آوردي با قرآن، از طريق واسطه‌اي باشد؛ يعني از متخصص پرسش کند. علاوه بر آن‌که تحدّي قرآن براي هر گروه مخاطب نسبت به علم و تخصص آنان است.

4. در مورد تبعيت توجه به چند نکته لازم است:

اولاً در اعجاز علمي قرآن، علم تابع قرآن است چرا که قرآن پيشگام است و مطلبي علمي را قرن‌ها قبل فرموده (و به صورت نظريه علمي قرآن باقي مانده) سپس علم آن را کشف مي‌کند.

ثانياً اعجاز علمي قرآن (و حتي ابعاد ديگر اعجاز مثل اعجاز ادبي، تشريعي و معارف بلند قرآن) مستمر است و در هر عصر مصاديق جديدي از آن کشف مي‌شود. يعني مفهوم کلي اعجاز علمي (و ادبي و ...) با يک مصداق ثابت مي‌شود و در هر عصري که مصداق جديدي از آن کشف مي‌شود، استمرار مي‌يابد و نو به نو مي‌شود. پس اعجاز علمي قرآن يک گام از علم جلوتر است.

5. اگر معيارهاي اعجاز علمي رعايت نشود اشکال ابطال نظريه‌هاي علمي و به تبع آن ابطال اعجاز علمي وارد مي‌شود. اما اگر معيارها رعايت شود اشکال بر طرف مي‌شود. از جمله معيارها آن است که اعجاز علمي قرآن بر اساس يافته‌هاي اطمينان‌آور علمي پايه‌گذاري شود، چون يافته‌هاي علوم بشري دو دسته است: اکثر آن‌ها نظريه‌ها و تئوري‌هاي علمي است که قطعي نيست (چه نظريه اثبات‌پذيري ابطال‌پذيري) ولي برخي از آن‌ها قطعي يا اطمينان‌آور است (ر.ک: درآمدي بر تفسير علمي قرآن، محمد علي رضايي اصفهاني، ص 186 و 383) و شخصي که مي‌خواهد اعجاز علمي قرآن را ادعا کند بايد دقت کند که نظريه‌هاي علمي ناپايدار را به صورت قطعي به قرآن نسبت ندهد و بر آن تحميل نکند که تفسير به رأي مي‌شود و تفسير به رأي حرام است.

اما اگر يافته‌ علمي قطعي يا اطمينان‌آور بود و با نص يا ظاهر قرآن تطابق داشت، با فرض داشتن شرايط ديگر اعجاز علمي، مي‌توان تطابق آن مطلب علمي کشف شده را با آيه قرآن اعجاز علمي دانست.

لازم به يادآوري است که احتمال تغيير در مطالب اطمينان‌آور علوم، در مورد همه علوم وجود دارد همان طور که در تاريخ منطق، فلسفه، فقه و ... ملاحظه مي‌شود و اصولاً رشد علوم به همين تغيير و تکامل است و اين تغييرات جزئي علوم مانع استفاده از نتايج و دستاوردهاي علوم نمي‌شود، نه در تفسير و علوم قرآن و نه در علوم ديگر.

6. اعجاز علمي قرآن زير مجموعه اخبار غيبي است که در اين گونه معجزات آنچه خارق عادت است آن است که مدعي معجزه، ‌قبل از ديگران و بدون استفاده از وسايل عادي همان عصر هم نمي‌توانند از آن اطلاع يابند و همين عجز مخاطبان براي اثبات اعجاز کافي است و براي نسل‌هاي بعدي به نوعي خبر مي‌دهند که معجزه واقع شده است.

براي مثال در مورد حضرت عيسي (ع) در قرآن نقل شد:

«وَرَسُولاً إِلَى‏ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيةٍ مِن رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِنَ الطِّينِ كَهَيئَةِ الطَّيرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيكُونُ طَيراً بِإِذْنِ اللّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيي الْمَوْتَى‏ بِإِذْنِ اللّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيوتِكُمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لآيةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»؛ (آل‌عمران/ 49) و (او را به عنوان) فرستاده‏اى به سوى بنى‏اسرائيل (= فرزندان يعقوب) قرار داده كه او به آنان مى‏گويد) كه من از طرف پروردگارتان نشانه‏‌اى [معجزه ‏وار]، برايتان آورده‏‌ام؛ من از گِل براى شما [چيزى] همانند شكل پرنده مى‏‌سازم و در آن مى‌‏دمم، پس به رخصت خدا، پرنده‌‏اى مى‏‌گردد؛ و نابيناى مادر زاد و (مبتلايان به) پيس را بهبود مى‏‌بخشم و مردگان را به رخصت خدا زنده مى‌‏كنم؛ و از آنچه مى‏‌خوريد و آنچه در خانه‏‌هايتان ذخيره مى‌‏كنيد، به شما خبر مى‌‏دهم؛ كه مسلماً در اين [معجزات‏]، نشانه‏‌اى براى شماست، اگر مؤمن باشيد.

در اين آيه حضرت عيسي (ع) از چيزهايي که مردم در خانه ذخيره کرده يا مي‌خورند خبر غيبي مي‌دهد که با وسايل عادي آن عصر اطلاع از داخل خانه‌ها ممکن نبود ولي اين معجزه يک بار واقع شد و الآن خبر آن به ما مي‌رسد، معجزه علمي نيز همين گونه است. قرآن مي‌فرمايد: «وَمِن كُلِّ شَي‏ءٍ خَلَقْنَا زَوْجَينِ لَعَلَّمْ تَذَكَّرُونَ»؛ و از هر چيز جفتى آفريديم، باشد كه شما متذكّر شويد. (ذاريات/ 49)

وقتي که زوجيت عام موجودات در قرن بيستم ميلادي کشف شد، اعجاز علمي اثبات گرديد اما بعد از اثبات، خبر اين معجزه به نسل‌هاي بعدي مي‌رسد و اين ماهيت اعجاز غيبي و اخبار غيبي است که اعجاز آن در تقدم زماني در خبر دادن بدون استفاده از وسايل عادي است که ديگران از آوردن مثل آن در همان عصر عاجز هستند. البته اعجاز قرآن با معجزات پيامبران پيشين از اين جهت متفاوت است که اعجاز قرآن جاويدان است و در مورد اعجاز علمي نيز استمرار آن به کشف مصاديق جديد آن در طول اعصار است، از اين رو اعجاز علمي تمام شدني نيست.

7. قرآن معجزه‌اي جاويدان براي همه زمان‌ها و مکان‌هاست و ابعاد اعجاز آن متعدد است که در هر عصري يک يا چند بُعد از اعجاز آن جلوه‌گري بيشتري دارد. پس لازم نيست که همه ابعاد اعجاز قرآن در عصر پيامبر (ص) و حتي در عصر ما مطرح شده باشد.

از طرف ديگر همان‌طور که گذشت تحدّي و مبارزه‌طلبي قرآن مطلق است و شامل همه ابعاد اعجاز قرآن مي‌گردد. ليکن نسبت به هر مخاطب در مورد علم او تحدّي مي‌کند. به اديان صدر اسلام مي‌فرمايد اگر مي‌توانيد کتابي با اين فصاحت و بلاغت بياوريد و به دانشمندان عصر ما مي‌فرمايد اگر مي‌توانيد کتابي مثل قرآن بياوريد که مطالب علمي را قبل از کشف، بيان کرده باشد، پس تحدّي در کل قرآن اعم از لفظ و محتوا کافي است و همين شامل اعجاز علمي هم مي‌شود. ليکن بر اساس مخاطب و پيشرفت علمي بشر در هر عصر بُعد جديدي از اعجاز قرآن روشن مي‌شود. همان طور که اعجاز‌هاي محتوايي ديگر مثل اعجاز تشريعي و ... بعداً پيدا شد. پس لازم نيست پيامبر يا قرآن مردم صدر اسلام نامي از اعجاز علمي برده باشند.

8 . دانشمنداني که حدس مي‌زنند، اولاً پيش بيني مي‌کنند ولي خبر قطعي از آينده نمي‌دهند در حالي که قرآن خبر قطعي مي‌دهد. ثانياً‌ معلوم نيست حدس دانشمندان مطابق واقع باشد در حالي که اخبار غيبي قرآن مطابق واقع است. اين مطلب بارها به اثبات رسيده است. علاوه بر آنکه کلام صادق الهي است. ثالثاً حدس‌هاي دانشمندان شرط معجزه را ندارد، چون همراه با ادعاي نبوّت و مانند آن نيست و تحدّي ندارد.

9. همان‌طور که گذشت اعجاز علمي قرآن در حوزه علوم طبيعي به انطباق اخبار غيبي قرآن با يافته‌هاي اطمينان‌آور علوم طبيعي است. اما در حوزه علوم انساني اعجاز علمي قرآن به نظام‌هاي اقتصادي، تربيتي سياسي و ... است که قابل استنباط از قرآن است که مباني،‌ اهداف و روش هاي آن‌ها بر نظام‌هاي ديگر برتري دارد. چون نگاهي جامع به همه ابعاد وجودي انسان داشته و کارآمد‌تر است.

10. معجزه علمي، زير مجموعه اخبار غيبي قرآن است که اين قرآن همراه با تحدّي توسط مدعي منصب الهي آورده شده است. اما هر گونه خبر غيبي، معجزه نيست؛ چون ممکن است خبر غيبي از باب کرامت باشد و نيز هرگونه خبر غيبي، خبر علمي نيست. بنابراين رابطه بين خبر غيبي و اعجاز علمي عموم خصوص من وجه است.

11. در اعجاز علمي قرآن ناتواني مخاطبان قرآن در آوردن مثل آن، محقق شده است چرا که از صدر اسلام که اخبار غيبي علمي در قرآن آمده تا هنگامي که مطلب علمي کشف مي‌شود دانشمندان علوم از آوردن مثل آن خبر غيبي عاجز بودند و بعد از کشف مطالب علمي هم، خبر اعجاز به صورت متواتر به ما مي‌رسد. به عبارت ديگر ناتواني و عجز مخاطبان اعجاز در ظرف زماني انجام آن کافي است. همان طور که در مورد اخبار غيبي حضرت عيسي (ع) در مورد غذاهاي ذخيره شده و خورده شده در خانه‌ها تحقق يافت (آل عمران/ 49) و بعد از آن خبر اعجاز عيسي (ع) معتبر است. پس نقش دانشمندان کشف تطابق کتاب تشريع (قرآن) با کتاب تکوين (طبيعت) است و کشف علمي دانشمندان معجزه نيست تا رقيب قرآن باشد چون اولاً بدون تحدّي و ادعاي منصب الهي است و اصولاً خبر غيبي نيست.

تذكر پاياني:

در مورد اعجاز علمي آيات، در طول اعصار مطالب جديد علمي از قرآن برداشت مي‌شود و پرونده اعجاز علمي هر آيه علمي با يك مورد بسته نمي‌شود و در هر عصري تحدّي به آوردن مثل آن اعجاز علمي مي‌شود؛ يعني كسي بتواند خبر غيبي در مورد مسئله‌ علمي قبل از اثبات بياورد كه ديگران (در آن شرايط ادعا كننده) از آوردن مثلش عاجز باشند. بنابراين آوردن اخبار علمي با وسايل عادي در صدر اسلام معجزه بود، نه با وسايل جديد در عصر ما. همان طور كه قرآن در مورد اعجاز اخبار غيبي حضرت عيسي (ع) در مورد غذاهاي داخل منازل مردم بيان كرده است، (آل عمران/ 49) كه با وسايل آن زمان مردم قادر به آوردن مثل آن نبوده‌اند،‌ ولي امروز مي‌توان با دوربين‌ها و اشعه‌هاي خاص از اين مسائل با خبر شد. در اين مورد در زمان ما خبر متواتر سخن حضرت عيسي (ع) و واكنش مخاطبان به عنوان معجزه مطرح است.

موضوعات :