شبهه:
چه آیاتی در قرآن وجود دارد که بیانگر حرکت روزمرهی کرهی زمین است؟
پاسخ تفصیلی:
در قرآن کریم آیهای که به خصوص برای بیان حرکت روزمره زمین نازل شده باشد، نداریم. البته برای کتابی که اصل هدف از نزولش راهنمایی و هدایت انسان به سعادت و کمال است، هیچ لزومی به این بیان و تصریح نیست. اما در قرآن کریم و به متناسب با شأن نزول آیات، اشاراتی به برخی مسائل علمی، تاریخی، سیاسی، و ... شده که حتما نکتهای در آن نهفته که برای هدایت انسان لازم بوده و خداوند متعال آن را در آن قالب به بندگان متذکر شده است. لذا اگر مسألهای علمی یا تاریخی یا ... بیان میشود نباید انتظار داشت که با همه کم و کیف و جزئیات آن بیان شود؛ چرا که هدف قرآن چیز دیگری است. کما این که بیان آن در کتاب الهی هیچ ایرادی ندارد و میتواند از جمله اعجازهای متعدد کتاب الهی محسوب شود.
«وَ تَرَى الجبَالَ تحسَبها جَامِدَةً وَ هِىَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ»؛ (نمل، 88) كوهها را مىبينى و آنها را ساكن و جامد مىپندارى، در حالى كه مانند ابر در حركتند! بسيارى از مفسران معتقدند كه آيه فوق اشاره به حوادث آستانه رستاخيز است، قرار گرفتن اين آيه در ميان آيات رستاخيز، دليل و گواه اين تفسير است. البته برخی نظری غیر از این دارند و این آیه را از جمله آیاتی میدانند که بیان کننده معجزات علمی قرآن است.
اشاره به حرکت کره زمین
برخی بر این نظرند كه آيه فوق از قبيل آيات توحيد و نشانههاى عظمت خداوند در همين دنيا است و به حركت كره زمين كه براى ما محسوس نيست، اشاره مىكند. آنها برای نظر خویش قرائنی ذکر میکنند:
1. آيه فوق مىگويد: «گمان مىكنى كوهها جامد و ساكنند، در حالى كه همچون ابر در حركتند»، معلوم است اين تعبير با حوادث آغاز رستاخيز سازگار نيست، چرا كه آن حوادث به قدرى آشكار است كه به تعبير قرآن از مشاهده آنها مادران كودكان شيرخوار خود را فراموش مىكنند و زنان باردار سقط جنين مىنمايند و مردم از شدت وحشت همچون مستانند در حالى كه مست نيستند!» (سوره حج آيه 2)
2. تشبيه به حركت ابرها متناسب حركات يك نواخت و نرم و بدون سر و صدا است، نه انفجارهاى عظيمى كه صداى رعد آسايش، گوشها را كر مىكند.
3. تعبير بالا نشان مىدهد، در عين اينكه ظاهرا كوهها ساكنند در واقع در همان حال به سرعت حركت مىكنند (يعنى دو حالت از يك شىء را در آن واحد بيان مىكند)
4. تعبير به اتقان كه به معنى منظم ساختن و محكم نمودن است نيز تناسب با زمان برقرارى نظام جهان دارد، نه زمانى كه اين نظام فرو مىريزد و متلاشى و ويران مىگردد.
5. جمله «إِنَّهُ خَبِيرٌ بِما تَفْعَلُونَ» مخصوصا با توجه به اينكه «تفعلون» فعل مضارع است، نشان مىدهد كه مربوط به اين دنيا است، چرا كه مىگويد: «او از اعمالى كه شما در حال و آينده انجام مىدهيد با خبر است» و اگر مربوط به پايان اين جهان بود مىبايست گفته شود «ما فعلتم» (كارى كه انجام داديد) (دقت كنيد) از مجموع اين قرائن دقيقا چنين استفاده مىشود كه اين آيه يكى ديگر از عجائب آفرينش را بيان مىكند. نتيجهاى كه از اين تفسير مىگيريم اين است كه اين كوهها كه ما آنها را ساكن مىپنداريم با سرعت زياد در حركتند، مسلما حركت كوهها بدون حركت زمينهاى ديگر كه به آنها متصل است معنى ندارد و به اين ترتيب معنى آيه چنين مىشود كه زمين با سرعت حركت مىكند همچون حركت ابرها! طبق محاسبات دانشمندان امروز سرعت سير حركت زمين به دور خود نزديك به 30 كيلومتر در هر دقيقه است و سرعت سير آن در حركت انتقالى به دور آفتاب از اين هم بيشتر است. به هر حال آيه فوق از معجزات علمى قرآن است. (تفسير نمونه، ج15، ص 567)
اشاره به قیامت و پارهای از وقایع آن روز
اين آيه شريفه از آن جهت كه در سياق آيات قيامت قرار گرفته، آنچه مىگويد درباره همان قيامت است و پارهاى از وقايع آن روز را توصيف مىكند، كه عبارت است از به راه افتادن كوهها. البته در مورد این آيه دو قول ديگر هست. يكى اين كه آن را حمل كردهاند بر حركت جوهرى، دوم اين كه آن را حمل كردهاند بر حركت انتقالى زمين. (ترجمه الميزان، ج15، ص 574) «يُكَوِّرُ الَّيْلَ عَلىَ النهّارِ وَ يُكَوِّرُ النَّهَارَ عَلىَ الَّيْلِ»؛ (زمر، 5) نكته لطيفى كه در اين تعبير قرآنى نهفته، اين است كه زمين كروى است و به دور خود گردش مىكند، و بر اثر اين گردش، نوار سياه شب، و نوار سفيد روز، دائما گرد آن مىگردند، گويى از يك سو نوار سفيد بر سياه و از سوى ديگر نوار سياه بر سفيد پيچيده مىشود. (تفسیر نمونه، 19، ص 376)