شبهه:
دکتر سها در مورد خارج کردن زنان از عرصه اجتماع مينويسد:
«قرآن ميگويد که زنان بايد در خانه بنشينند. همچنين با توجه به آيات و احاديث و سنت محمد، زنان در اسلام موجودات عاطل و کمارزشي هستند که تنها به خدمت جنسي مردان و زائيدن مشغولند. اين امر موجب ميشود توان نيمي از جمعيت مسلمانان هدر برود و در رشد و توسعهي کشور نقشي نداشته باشد. ممکن است اين سؤال مطرح شود که اگر چنين است، چرا امروزه در کشورهاي اسلامي، زنان کم و بيش در جامعه حضور دارند؟ جواب اينست که امروزه اکثر احکام اسلام در مورد زنان قابل اجرا نيستند و حکومتهاي کشورهاي اسلامي آنان را اجرا نميکنند. دليل مهم ديگر اينست که اکثر مسلمانان و حکومتهايشان داراي ايمانی ضعيفند و در اجراي احکام اسلام سهلانگاري ميکنند. رفتار درست اسلامي با زنان همان است که طالبان انجام داد و در مرتبهي بعدي و به طور ضعيفتر عربستان» (نقد قرآن، دکتر سها، ص 530)
پاسخ تفصیلی:
دکتر سها در اين مبحث فقط ادعا کرده و به اسلام تهمت زده است که زنان را از عرصه اجتماع خارج کرده است و به هيچ آيه و روايتي استناد نکرده است، ليکن از تعبير ايشان (قرآن ميگويد که زنان بايد در خانه بنشينند) ميتوان استفاده کرد که به آيات سوره احزاب در مورد زنان پيامبر (ص) اشاره ميکند پس لازم است نخست تفسير آيه فوق را بررسي کنيم سپس به نکات تکميلي بپردازيم.
الف. تفسير آيه:
«وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ»؛ (احزاب/ 33)؛ و در خانههايتان قرار گيريد و همانند خودآرايى (دوران) جاهليت نخستين، (با زيورها) خودنمايى نكنيد و نماز را برپا داريد و [ماليات] زكات را بپردازيد و خدا و فرستادهاش را اطاعت كنيد.
نکات تفسيري
1. در اين آيه پنج برنامهى سازنده براى همسران پيامبر مشخص شده است؛ برنامهها و دستوراتى كه ابعاد مختلف زندگى آنان را در بر مىگيرد و جايگاه بلند آنان را به عنوان مادران امّت حفظ مىكند و كمال مىبخشد.
2. در اين پنج برنامه، دو برنامهى اجتماعى براى حفظ جايگاه و شخصيت آنان است و يك برنامهى عبادى براى ارتباط با خدا و يك برنامهى اقتصادى براى كمك به مردم و يك خط اساسى در پيروى از دستورات الهى.
3. «قَرْنَ» به معناى وقار و سنگينى و متانت و كنايه از قرار گرفتن در خانه است؛ يعنى زنان پيامبر (صلى الله عليه و آله) نبايد هر روز در كوچه و بازار روان شوند و در همهى مسائل دخالت كنند تا مبادا بيماردلان از آنان در مسائل سياسى و اجتماعى سوء استفاده كنند.
4. «تَبرُّج» به معناى آشكار شدن در برابر مردم است و مقصود از جاهليت، همان جاهليت قبل از ظهور اسلام است. زنان در آن هنگام زينتها و زيورهاى خود را آشكار مىكردند و حجاب درستى نداشتند. (تفسير نمونه، ج 17، ص 290) يعنى زنان پيامبر نبايد آن گونه كه در جاهليت مرسوم بود عمل كنند، بلكه لازم است حجاب خود را كاملًا رعايت كرده و زيورآلات خود را از نامحرمان بپوشانند.
5. غير از جاهليت اول كه قبل از اسلام بود، جاهليت دومى نيز در راه است كه در اين عصر، به ويژه در كشورهاى غربى نمايان شده است. عصرى كه زنان وسيلهى تبليغات كالاهاى سرمايه داران شدهاند و فرهنگ برهنگى در بشريت ترويج مىشود.
6. اين دستورات و برنامهها خطاب به زنان پيامبر (ص) است، اما برخي موارد آنها در حقيقت برنامهاى براى همهى زنان است؛ همان طور كه نماز و زكات مخصوص همسران پيامبر نيست، اما در مورد آنان تأكيد بيشترى شده است. ولي برخي ديگر از خصوصيات زنان پيامبر (ص) بوده که براي حفظ جايگاه اجتماعي و سياسي آنها و جلوگيري از سوء استفاده است.
تذکر
از تفسير آيه روشن شد که اين آيه در خصوص زنان پيامبر (ص) و براي جلوگيري از مقام و موقعيت آنان بوده است و حکم کلي براي همه زنان نيست. اما اينکه دکتر سها ميگويد: «زنان در اسلام موجودات عاطل و کمارزشي هستند» ادعاي بدون دليل است، بلکه دلايل تاريخي بر عکس آن را اثبات ميکند؛ زیرا اولاً زنان قبل از اسلام از حقوق اقتصادي و اجتماعي خود محروم بودند و بر اساس تعاليم قرآن کريم و سنت پيامبر (ص) زنان داراي حقوق متناسب با شخصيت انساني خود شدند. البته زنان از برخي کارهاي سخت مثل جهاد معاف گرديدند. (هر چند که ميتوانند در موارد ضروري در دفاع کمک کنند)
ثانياً در زنان صدر اسلام نمونههاي بارز زن مسلمان مثل حضرت زهرا (س) و حضرت زينب (س) وجود دارد که در مسائل سياسي و اجتماعي دخالت ميکنند و سخنراني مينمايند.
ثالثاً نمونه بارز اسلام ناب که در ايران پس از انقلاب اسلامي نشان داد که هرگاه آموزههاي قرآن و اهلبيت (ع) در جامعه پياده شود، زنان در عرصههاي مختلف وارد ميشوند، در عرصه علمي اکثر دانشجويان ايران بانوان هستند و بسياري از معلمان و اساتيد دانشگاه زنان هستند، در عرصه کار و کسب، بسياري از کارمندان، پزشکان، پرستاران ... از قشر بانوان هستند، در عرصه سياسي، بانوان در شوراهاي شهري، مجلس شوراي اسلامي و ردههاي مديريتي حضور دارند. همانطور که در عرصه اجتماعي حضور فعال دارند و از حقوق خود دفاع ميکنند و مقاصد کلي کشور و مقاصد خويش را پيش ميبرند، بلکه موجب پيشرفت جامعه خويش نیز هستند.
ج: اينکه دکتر سها نمونه اسلام را در طالبان و عربستان (وهابيها) معرفي ميکند بسيار عجيب است. چون:
اولاً وهابيها ساخته و پرداخته استعمار غربي هستند (ر.ک: کتاب خاطرات مستر همفر) و طالبان نيز دستپرورده مشترک وهابيت و آمريکا هستند. اصولاً آنها را براي بدنام کردن اسلام و تسلط بر کشورها و منابع و معادن مسلمانان به وجود آوردند و اگر اعمال ناپسندي از طالبان و داعش و... سر ميزند در حقيقت معلمان و سازندگان و حمايتگران غربي آنها مقصرند.
ثانياً طالبان و وهابيها فرقهاي افراطي هستند که ربطي به عقايد و اعمال اکثريت مسلمانان ندارند، بلکه ابن تيميه که سرچشمه عقايد آنهاست در عصر خويش مطرود مسلمانان بود و مدتها در زندان به سر برد. و اکنون نيز در بين 5/1 ميليارد مسلمان اقليتي کوچک (شايد کمتر از ده ميليون نفر) هستند که البته با پول نفت و گاز و حمايت غربيها، به زندگي خفتبار خود ادامه ميدهند.
ثالثاً بر فرض که اين فرقه بدنام، مسلمان باشند، اعمال غلط برخي مسلمانان در مورد زنان ربطي به اصل اسلام و تعاليم قرآن ندارد. يعني وقتي در مورد يک کتاب مثل قرآن و مکتب مثل اسلام قضاوت ميشود بايد بر اساس تعاليم و نصوص قضاوت شود و کساني که از آن مکتب پيروي کردهاند نه براي اعمال افرادي که پايبند به تعاليم و نصوص آن مکتب نيستند يا برداشتهاي انحرافي و غير مقبول از آن دارند.
رابعاً چرا دکتر سها از ميان مسلمانان متدين به پيروان راستين اسلام ناب محمدي؛ يعني شيعيان اشاره نميکند که چگونه بر اساس تعاليم قرآن و اهلبيت (ع) عزت و کرامت انسانها را ارج مينهند، که نمونه آن را در جمهوري اسلامي ايران ميبينيم.