روز و شب قبل از خلقت به چه معناست؟

روز و شب قبل از خلقت به چه معناست؟
پاسخ اجمالی: 
یوم به معنای یک بازه زمانی است، اگر در برابر شب قرار گیرد به معنای بازه زمانی میان طلوع و غروب خورشید به کار می‌رود، پس روز و شب وقتی به کار می‌رود که خورشید و ماه و زمین باشند. اما یوم چون در این آیه بدون قید آمده و قبل از خلقت آسمان و زمین مطرح شده است، به معنای روزگار و دوران می‌باشد، استعمال روز در دوران، در محاورات روزانه ما نیز به کار می‌رود، مثلا می‌گوئیم دوران جوانی، پیری.

شبهه:

خـداوند در سـوره يـونـس، آيـه 3 مى‌فرمايد: «ان ربكم اللّه الذى خلق السموات و الارض فى سته ايام»؛ پروردگار شما، خداوندى است كه آسمان‌ها و زمين را در شش روز آفريد. مقصود از شش روز چيست؟ در آن وقت روز و شبى نبود، به علاوه چرا در يك لحظه همه آنها را نيافريده است؟

پاسخ تفصیلی:

در این شبهه در حقیقت دو سؤال مطرح شده است، اول: معنای روز چیست؟ دوم: چرا در يك لحظه همه آنها را نيافريده است؟ چرا در آفرینش طبیعت به زمان نیاز داریم؟

در پاسخ به سؤال اول می‌توان گفت که یوم به معنای یک بازه زمانی است، اگر در برابر شب قرار گیرد به معنای بازه زمانی میان طلوع و غروب خورشید به کار می‌رود، پس روز و شب وقتی به کار می‌رود که خورشید و ماه و زمین باشند و با توجه به حرکت منطقی آنها درک می‌شود که فلان ساعات روز است و فلان ساعات شب. اما اگر یوم به صورت مطلق ذکر شده باشد با توجه به قرینه مشخص می‌شود کدام بازه زمانی مراد است. آیه مورد استناد این قرینه را به همراه دارد که مشخص می‌کند، مراد از بازه زمانی یوم چیست؟ صحبت از ابتدای آفرینش آسمان و زمین است، در آن وقت، چه واحدی برای اندازه گیری بوده که با آن زمان را بسنجیم، ما زمان را با طلوع و غروب خورشید سنجیده و از آن هفته و ماه و سال و قرن را استنباط می‌کنیم، اما قبل از خلقت آسمان و زمین روز و شب بی‌معنا خواهد بود. پس یوم در اینجا به چه معناست؟

یوم به معنای یک فاصله زمانی است و چون در این آیه بدون قید آمده و قبل از خلقت آسمان و زمین مطرح شده است، به معنای روزگار و دوران می‌باشد، استعمال روز در دوران، در محاورات روزانه ما نیز به کار می‌رود، مثلا می‌گوئیم دوران جوانی، پیری، پول‌داری، جاهلیت و غیره، در روایات نیز به کار رفته؛ مثلا امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره روزگار چنین می‌فرماید: «الدّهر يومان يوم لك و يوم عليك فاذا كان لك فلا تبطر و اذا كان عليك فاصبر»؛ روزگار را نشيب و فرازى است روزى به كام تو گردد و روزى بر خلاف تو رود، روزى كه كام يافتى طغيان مكن و چون به سختى افتادى شكيبائى فرما. (نهج البلاغه کلمات قصار)

اما در پاسخ به سؤال دوم، ذات طبیعت با ماده گره خورده است و از خواص ماده این است که فعل و انفعالات آن به تدریج تکامل می یابد، مسیر تکامل نیز با گذر زمان پیموده و از صورتی به صورتی دیگر در خواهد آمد، خلقت آسمان و زمین نیز چنین هستند. کافی است به اطراف خود نگاهی بکنید، گیاهان، معادن انسان و حیوان و تمام مظاهر طبیعت طبق همین قانون خلق شده و به تکامل می‌رسند. ناگفته نماند که اگر خداوند اراده کند می‌توان این فعل و انفعالات را بدون طی زمان نیز ایجاد کند؛ مانند به دنیا آمدن کسانی بدون فراهم شدن همه شرائط مادی آن، مثلا آثار حمل درباره مادر حضرت ابراهیم، حضرت موسی، و امام زمان (علیهم السلام)، وجود نداشته و طفل در روز مشخصی به دنیا آمده است. اینکه فرایند خلق و ایجاد چیزی زمان ببرد و نبرد، در دست خداست، قانون خداوند این است که زمان ببرد، اما اگر خود خدا به دلائل و مصالحی نخواست آفرینش فلان چیز زمان بر باشد، زمانش حذف و به این قانون استثناء خواهد خورد.